Skip to main content

لکه های صورت

Melasma

لکه های صورت
عبار ت است از ازدیاد مزمن  و کسبی رنگ جلد بوده که متصف است با نواحی با رنگ بیشتر یا Hyperpigmented Patches در نواحی که معروض به آفتاب میباشدمانند صورت , گردن و ساق های دست. این مرض بنام های Chloasma و Mask of Pregnancy  نیز یاد میشود ولی معمول ترین و قابل قبول ترین اصطلاح  Melasma  میباشد. موجودیت اندفاعات متناظر دریافت ثابت و اساسی  این مرض میباشد و یک نکته خوب در تشخیص تفریقی این مرض از امراض دیگر که سبب تولید رنگ میشود میباشد.اگرچه تظاهرات مختلف کلینیکی این مرض موجود است اما معمول ترین آن موجودیت نواحی  با رنگ بیشتر به شکل اشکال غیر منظم در قسمت رخسار ها میباشد.در ایالات متحده امریکا در حدود 5-6 ملیون افراد اکثرا ولی نه بصورت کلی زنان مصاب به این مرض هستند.  این مرض نباید تنها منحیث یک مشکل زیبائی تلقی گردد چون نزد اکثر مبتلایان سبب پریشانی حالت آنها شده  که این پدیده اخیر یک پدیده روانی میباشد.
اسمای مترادف Synonyms  :
*   Melasma
*    Chloasma
*    Mask of Pregnancy  

پتوجنیزس یا Pathogenesis :
اگرچه علت اساسی  Melasma  معلوم نیست و لی سه عامل ذیل را در بوجودآمدن این مرض ذیدخل میدانند:
*    تاثیرات هورمونی یا Hormonal Influences  
*    تاثیرات شعاع ماورای بنفش یا Ultraviolet Radiation
*    بنیه مساعد جنتیکی یا Genetic Predisposition  

تاثیرات هورمونی یا Hormonal Influences  
Melasma در هنگام حاملگی معمول بوده و یک مطالعه نشان داده است که میزان شیوع مرض نزد خانم های حامله  تقریبا 50 الی 70 فیصد میباشد بدین معنی که 50 الی 70 تمام خانم های حامله مصاب به Melasma  میگردند. در نزد خانم های که دوای خوراکی ضد حمل یا Oral contraceptive  میگیرند گاهی مصاب به Melasma   میگردند.خانم های که  Hormone Replacement therapy  میگردند که شامل , هورمون های قبل از حاملگی میگردد ,شاید مصاب به Melasma گردند.خانم های که در مرحله  یائسگی یا Menopausal  و پس یائسگی  یا Postmenopausal  از Hormone Replacement therapy  نزد شان صورت میگیرددر قسمت ساق های دست شان اندفاعات بوجود میاید.
باوجود آنکه هورمون های  Progesterone  , Estrogen  , Melanocyte Stimulating Hormone (MSH) و Luteinizing Hormone از عوامل تشدید کننده این مرض تلقی میگردد ولی سویه این هورمون ها در مریضان Melasma  بصورت ثابت و دوامدار بلند نمیرود.

شعاع ماورأی بنفش Ultraviolet Radiation  :
معروض شدن به شعاع ماورای بنفش عمده ترین عامل در بوجود آمدن Melasma  محسوب میگردد این نظر را واقعات زیاد Melasma  در نواحی جغرافیائی با تشعشع بیشتر شعاع ماورای بنفش تائید میکند. و نیز مریضان که مشکل شان بهبود یافته و یا رو به بهبودی است در صورت مواجه شدن به شعاع ماورای بنفش (حتی برای یکبار هم) اندفاع شان دوباره تاریک میگردد.برعلاوه این مرض در موسم زمستان روبه بهبود میرود چون در این موسم معروض شدن به  شعاع ماورای بنفش کمتر میگردد.این بدرستی دانسته شده است که UVA  علت اساسی  تاریک شدن جلد گردیده و به  درجه کمتر UVA سبب این پدیده میگردد.این شعاع سبب ازدیاد فعالیت Melanocyte  ها شده و نیز تولید صباغات جلدی یا Melanogenesis  را افزایش میدهد که درنتیجه آن جلد رنگ تاریکتر را به خود میگیرد.
بنیه مساعد جنتیکی یا Genetic Predisposition  
وقوع Melasma  در چندین فرد یک فامیل تائید کننده مساعد بودن جنیتیکی در  افراد  فامیل و وقوع مرض میباشد.ازدیاد رنگ بعد از معروض شدن به شعاع آفتاب دلالت بر این فرضیه مکند که این تغیرات در اثر ترمیم DNA  بوجود میاید.
اعراض کلینیکی  Clinical Features :
در خانم های با جلد تیره از نژاد های امریکای لاتین , امریکائی های افریقائی الاصل , نژاد اصیل امریکائی  و نژاد آسیائی  واقعات Melasma  بیشتر دیده میشود. اگرچه اوسط عمر برای واقع شدن Melasma  32 ساله گی میباشد ولی  واقعات این مرض در خانم های که در عمر طفل بدنیا آوردن قرار دارند و خانم های که در دوره یآئسگی یا Menopause  قرار دارندد دیده میشود. این مرض در دختران در سن قبل از بلوغ به ندرت دیده میشود.
اندفاع اولیه این مرض عبار است از ماکول هاو Patch  های دو طرفه  و متناظر با رنگ قهوه ای الی  آبی مایل به خاکی  . رنگ اندفاع وابسته به عوامل مختلف میباشد که از جمله میتوان از : مقدار صباغ یا رنگ تولید شده , اندازه یا سایز Melanosome هاو موقعیت Melanin  و Melanophage  ها در داخل اپیدرم و درم. Melasma  معمولا درنواحی لب بالائی , بینی  , پیشانی  , زنخ , فک سفلی , گردن , صدر یا سینه  و ساق دست تظاهر میکند.از نظر موقعیت سه نوع Melasma  در وجه قابل شناخت است :
شکل وجه مرکز ی یا Central Facial  :  اندفاعات در نواحی  رخسار ها , پیشانی  , لب بالائی  , بالای بینی  و زنخ  بوجود میاید.این نوع مرض در اکثریت خانم های مصاب به Melasma  دیده میشود (63%). Melasma  که در قسمت لب فوقانی یا بالائی دیده میشود اکثراَ با استعال دوای خوراکی ضد حمل یا Oral Contraceptiveبوجود میاید.
شکل Malar  : به حالت گفته میشود که اندفاعات تنها در نواحی بینی و رخسار ها موجود باشدو این شکل 21 فیصد تمام واقعات Melasma را تشکیل میدهد.
شکل Mandibular  : که در این شکل اندفاعات در بر امده گی فک سفلی یا الاشه پائین دیده میشود.
در صورت که اندفاعات در نواحی معروض به آفتاب دیده شود در قسمت نوک پستان یا Nipples  و اعضای تناسلی خارجی نیز دیده میشود.

هستوپتولوژی Histopathology  :

Sanchez  و همکارانش بااستفاده از مایکروسکوپ نوری و Wood’s Lamp  مرض Melasma  را به سه کتگوری با اوصاف ذیل تصنیف کرده اند

*    نوع Epidermal  : که  70  الی 90 فیصد تمام واقعات Melasma  را تشکیل میدهد و دارای اوصاف ذیل میباشد:
§        موقعیت صباغ یا رنگ : تجمع صباغ یا رنگ در طبقات Basal  و Suprabasal  و به طبقه Corneum میرسد.
§         Wood’s Lamp : صباغ زیاد تر و قوی تر میباشد (  Fitzpatrik I-IV Skin Types).
*      نوع Dermal  :
§        موقعیت صباغ : ماکروفاژ ها و Melanasom های قسمت سطحی طبقه درم از Melanin  مملو بوده و در قسمت وسطی طبقه درم صباغ در اطراف اوعیه تجمع کرده که شاید ساحه یک رنگ آبی مایل به خاکستر رنگ را بخود بگیردکه این رنگ شاید بواسطه Tyndal Phenomenon  در ساحه معلوم گردد.
§        Wood’s Lamp : صباغ زیاد متراکم نمیباشد (  Fitzpatrik I-IV Skin Types).
*      نوع مختلط یا Compound (Mix) Type  :
§         تقریبا 24 فیصد تمام واقعات را تشکل داده و تظاهرات  هردو شکل یعنی Epidermal  و Dermal  را دارا میباشد.
در یک مطالعه که توسط Grimes  و همکارانش بالای 21 مریض از دیدگاه مایکروسکوپ نوری Immunohistochemical  و تغیرات ساختمانی در  Melasma   به مقایسه جلد سالم و نورمال  صورت گرفته است  اگرچه از نظر تعداد در Melanocyte  ها کدام تغیر وجود نداشت اما تجمع صباغ در طبقات اپیدرم و درم بیشتر از جلد سالم نشان داده شده است. اندازه Melanocyte  ها بزرگتر و حجرات با رنگ متراکم و دارای شاخ و پنجه های یا  Denderite  های متبارز تر در ساحه قابل رویت بوده است. در معاینات الکترون مایکروسکوپ نشان دهنده ا زیاد Melanosome  داخل کراتینوسایت ها ، Melanocyte  ها و Dendrite ‌ ها در جلد ماووف نظر به  جلد سالم میباشد.همچنان در  75% مریضان ارتشاح خفیف لمفوسیت ها در نواحی با رنگ تیره (Hyperpigmented Area) قابل دریافت است.
تشخیص تفریقی  Melasma ‌:
*    Riehel’s Melanosis‌ : در معاینات هستوپتولوژی نشان دهنده ارتشاح  التهابی  در ناحیه Dermo – Epidermal Junction و ارتشاح لمفوسایتیک در اطراف اوعیه  قابل دریافت است.
*    Hori’s Macule ‌: صباغ در طبقه درم که دارای به شکل خال ها ویا مصابیت وجه به رنگ نصواری مایل به آبی ویا خاکستری رنگ (در خانم های از نژاد آسیائی ) تظاهر میکند.
*    Nevus of Ota  به شکل دوطرفه : که میتواند با مصابیت چشم و غشای مخاطی  همراه میباشد.
*    Post – Inflammatory Hyperpigmentation (PIH) : معمولا دوطرفه نبوده  و نیز یک تاریخچه  کدام حالت التهابی ویا ترضیضی مانند جوانی دانه ویا Contact Dermatitis ‌ نزد مریض موجود میباشد.
*    Erythema Dyschromicum Perstans (Ashy Dermatosis)‌ : معمولا در دهه اول و دوم حیات بوجود آمده و نواحی  غیر مکشوفه رانیز مصاب میکند.
*    Minocycline Pigmentation ‌:  ماکروفاژهای طبقه درم حاوی صاغات حاوی آهن میباشد (Siderophage ) میباشد.
*      Centrofacial Neurodysraphic Lentiginosis‌ : این مشکل به شکل Lentigine‌ ها در ناحیه گونه ها تظاهر کرده و یکی از اجزای سندروم است که جز دیگر آن  نقیصه در سیستم عصب مرکزی (تاخر عقلی و حملات ناگهانی ) میباشد.
تداوی  Treatment  :
از اینکه  Melasma  یک آفت مزمن و عود کننده است که به موفقیت تداوی گردیده ولی شفایابی  دائمی آن نا ممکن میباشد لذا این نکته باید به مریض تفهیم گردد . تداوی موثر این مرض وقت زیاد را در بر میگیرد و از این نکته نیز باید مریض آگاه باشد. تداوی این مرض برا ساس چهار میکانیزم تاثیر آن قابل اجرا میباشد که ذیلا از آن نام برده میشود:
*    به حد اقل رساندن معروض شدن به شعاع آفتاب یا Minimizing UV Exposure  
*    به حد اقب رساندن تاثیرات هورمونی یا Minimizing Contributing Hormonal Influences
*     جلوگیری از تولید صباغ یا رنگ یا Preventing Melanin Production  
*      ازبین بردن صباغ یا رنگ یا  Removing Melanin
یادداشت :
برای شرح مکمل تداوی به :
Sm_ferdows@yahoo.com
dcleanskin@gmail.com

ایمیل کرده وشرح تداوی آنرا بخواهید.




Comments

Popular posts from this blog

اندفاعات جلید

اندفاعات جلدی اندفاع یا Lesion   عبارت از تظاهرات اند که در سیر امراض جلدی قابل رویت میگردد , هدف از تظاهرات در این جا خارش , درد , سوزش ....... نمیباشد بلکه به آن پدیده های گفته میشود که وجود ظاهری داشته باشد. معمولا اندفاعات در اکثر ماخذ های جلدی به دو دسته تقیسم میگردد : 1.       اندفاعات ابتدائی   Primary Lesions   2.       اندفاعات ثانوی   یا   Secondary Lesions   3.       اندفاعات مخصوص یا Special Lesions حالا میخواهیم انواع اندفاعات را بصورت مفصل تشریح کنیم اندفاعات ابتدائی : 1.       ماکول یا Macule   : ماکول عبارت است از یک تغیر رنگ جلد با حدود قاطع میباشد , ماکول تنها تغیر رنگ بوده , ماکول هموار بوده برجسته نمیباشد , سایز ماکول در اکثر کتاب های معتبر کمتر از یک سانتی متر گفته شده است ولی در بعضی از کتاب ها ماکول به اندازه نیم سانتی یا کمتر از آن گفته شده است. تغیرات در رنگ ها ی موجود (بصورت نارمل ) سبب تعین انواع ماکول...

پت یا کهیر

Urticaria & Angioedema Urticaria : اورتيكاريا عبارت از يك عكس العمل وعايي جلد بوده كه بوسيله تظاهر اندفاعات احمراري، اذيماي و گذري بشكل wheal و plaque مشخص ميشود و با احساس خارش شديد، سوزش (stinging) و سوزنك زدن (pricking) همراه ميباشد كه تمام بدن را بشمول كف دست ها پاها مصاب ميسازد. و يا بهعباره ديگر اورتيكاريا يك عكس العمل وعايي جلد در طبقه درم بوده و بوسيله تظاهر Wheal هاي خارش دار مشخص شده، كه عبارت از Plaque هاي برجسته يا اذيماي، خاسف و يا احمراري، گذري و ناپايدار ميباشد. اين اندفاعات اكثرا از 24 ساعت بيشتر دوام نمي نمايند.   تغيرات در سايز و شكل اندفاعات از باعث توسعه و يا برگشت وتيره مرضي در جريان ساعت بميان مي آيد. اندفاعات موجود خارش دار بوده كه شدت خارش متفاوت ميباشد. Angioedema (Quincke’s Edema) : عبارت از شكل شديدتر عكس العمل وعايي جلد با اذيماي بيشتر بوده كه با ميكانيزم مشابه به اورتيكاريا بوجود مي آيد ولي نواحي عميق تر جلد (Dermis & Subcutaneous tissue) را ماوف ميسازد. در اندفاعات ممكن درد بيشتر از خارش باشد. كه برعلاوه جلد و غشاي مخاطي(خصوصا...

گنده بغل یا بوی بد عرق بدن

بوی بد عرق بدن (گنده بغل ) یا Bromhidrosis : عبارت است از بوی بد که بعد از تعرق بوجود میاید معمولا نواحی که مصاب میگردد قسمت های زیر بغل میباشد ولی نواحی دیگر نیز میتواند دارای عرق با بوی بد باشد.   عرق در بدن توسط غدوات عرقی یا Sweat Glands   تولید و از سطح جلد به بیرون اطراح میگردد , دو نوع غدوات عرقی در بدن انسان موجود است : Appocrine   :   که در نواحی زیر بغل , ثدیه ها و نواحی تناسلی موقعیت داشته ,   عرق این غدوات غلیظ تر بوده که حاوی Pheromone ها میباشد عرق اطراح شده توسط این غدوات نیز در ابتدا بدون بو بوده ولی بعد از آن که توسط باکتری های موجود فرصت طلب در پوست سبب تجزیه آن میگردد در نتیجه بوی بد عرق را تولید میکند . غدوات Eccrine   :      این نوع غدوات در تمام نواحی بدن موقعیت داشته ولی در کف دست ها و پاها تعداد آن زیاد میباشد , این غدوات سبب تولید عرق رقیق و آبگین شده و زمان شروع به تعرق میکنند که حرارت بدن بلند برود عرق این غدوات نیز بدون بو بوده ولی زمانیکه باکتری های موجود در ساحه سبب تجزیه عرق گردد بوی بد ر...