اناتومي جلد
جلد بررگترين عضو بدن بوده، كه 16-20% مجموع وزن بدن را تشكيل ميدهد. جلد يك شخص جوان به صورت اوسط يك ساحه در حدود 2m2 را تشكيل ميدهد. جلد به صورت عموم متشكل از طبقه ميباشد، كه عبارتند از:
1- 1. Epidermis 2- Dermis (Cutis) 3- Subcutaneous Fat (Hypoderm)
دو طبقه اپيدرم و درم بنام Cutis و طبقه هايپودرم بنام Subcutis نيز ياد ميشود.
انكشاف جلد: تمام طبقات جلد و ضمايم آن از ناحيه Ectoderm و Mesoderm منشا ميگرد، طوريكه طبقه اپيدرم، Apocrine glands ، قسمت Sebaceous، فوليكول مو، ناخن، قسمت Ecrine از Ectoderm و Neural Crest ، طبقه درم از ناحيه Mesenchyme و Neural Crest ، طبقه Hypoderm از ناحيه Mesenchyme منشا گرفته در حاليكه Melanocytes، اعصاب و آخذه هاي حسي از ناحيه Neuroectoderm و Langerhans’ Cells ، Macrophages، Mast Cells، Fibrocytes، اوعيه دموي، اوعيه لمفاوي، عضلات و حجرات Adipocytes از ناحيه Mesoderm منشا ميگيرند.
انكشاف جنيني جلد در سه مرحله واقع ميشود، كه عبارتند از:
1- Specification Stage (0-60 days)
2- Morphogenesis Stage (2-5 months)
3- Differentiation Stage (5-9 months)
ساختمان اپيدرم (Epidermis Structure) : ضخامت اين طبقه در نواحي مختلف تقريبآ متفاوت ميباشد، مثلآ در قسمت پشت چشم (پلك) 0.03mm بوده در حاليكه در قسمت كف دست ها و پاها در حدود 1.5mm ميباشد. اوسط ضخامت آن تقريبآ 0.4mm ميباشد. Turn Over اين طبقه تقريبا در حدود 1 ماه ميباشد. اپپدرم داراي دو سيستم ميباشد، يكي سيستم تقرني يا Keratinizing كه باعث تشكل Keratin ميگردد و ديگر سيستم تصبغي يا Pigmentary كه باعث تشكل صباغ و رنگ جلد ميشود. از نظر حجروي قسمت اعظم اپيدرم (80-85%) از حجرات Keratinocyte تشكيل گرديده است، كه اين حجرات نظر به اوصاف ساختماني آن به انواع ذيل تقسيم ميشود:
يكي حجرات Keratinized قابل تفريق كه در Stratum Corneum قابل رويت اند و ديگر حجرات Immigrant Keratinocyte كه در سويه هاي طبقه اپيدرم و درم توسعه يافته اند و بنام Dendritic Cell تسميه شده اند و مشتمل اند بر:
Keratinocyte, Melanocytes, Langerhans Cell, Merkel Cell, Indeterminate Cells
اپيدرم خاصه تكثري را دارا بوده، نظر به اين وصف اگر يك جرحهه در سطح جلد توليد شود بدون ندبه شفاياب ميشود، در حاليكه اگر جرحه مذكور پائينتر از طبقه اپيدرم توليد گردد، با ندبه شفاياف ميشود. اپيدرم عاري از اوعيه است.
Dermo-Epidermal Junction: در قسمت تحتاني اپيدرم Basal Lamina كه قبلآ Basement Membrane ناميده ميشد، تشكل نموده و سرحد جدائي بين طبقه اپيدرم و درم ميباشد.اما اين غشاي قاعدوي باعث اتصال و التصاق اين دو طبقه گرديده و به اين جهت آنرا جديدآ بنام Dermo-Epidermal Junction ياد مينمايند. ويا به عباره ديگر DEJ يك BMZ بوده، كه طبقه اپيدرم و درم را با هم پيوست ميدهد. غشاي پلازمائي حجرات كراتينوسيت طبقه Basal منحيث سقف DEJ قبول شده است. الكترون مايكروسكوپ نشان ميدهد، كه اين ناحيه متشكل از بخش هاي ذيل ميباشد:
· Plasma Membrane Or Lamina Basal Or Cytoskeleton
· Lamina Lucida
· Lamina Densa
· Sub-Lamina Densa Or Fibro-Reticularis Lamina
1 – Cytoskeleton Or Lamina Basal : قسمت تحتاني حجرات Basal شامل قسمت بالاي اين ناحيه ميباشد. اين ناحيه تركيبي از Hemidesmosomes و غشاي پلازمائي Keratinocyte Cells طبقه Basal ميباشد.
2 – Lamina Lucida : اين قسمت در حدود (20-40nm) ضخامت داشته و به طرف اپيدرم يا در امتزاج با حجرات Basal ميباشد. و يا به صورت ساده در تحت Basal Keratinocytes قرار دارد.
3 – Lamina Densa : اين طبقه در حدود (30-60nm) قطر داشته و به طبقه علوي درم در تماس بوده كه غني از الياف كولاجن ميباشد. اين طبقه Electron-Dense بوده كه در تحت Lamina Lucida و در بالاي Papillary Dermis قرار دارد. اين قسمت در خود كولاجن نوع IV و Laminin 5 دارد.
4 – Sub-Lamina Densa : در تحت Lamina Densa قرار داشته و قسمت بالاي Papillary Dermis را ميسازد. كه حاوي الياف كولاجن و فبريل ها ميباشد.
طبقات اپيدرم
با مطالعه ميكروسكوپيك اپيدرم از عمق به سطح داراي طبقات ذيل ميباشد:
a) طبقه قاعدوي (Stratum Basal or Stratum Germinatum)
b) طبقه شوكي (Stratum Spinosum or Stratum Malpighii or Acanthotic Layer)
c) طبقه حبيبوي (Stratum Granulosum)
d) طبقه شفافيه (Stratum Lucidum)
e) طبقه قرني (Stratum Corneum or Horny Layer)
1 – طبقه قاعدوي (Stratum Basal) : اين طبقه تحتاني اپيدرم با درم التصاق داشته، طوريكه حجرات اين طبقه به طور محكم با Lamina Densa به كمك Hemidesmosome چسپيده است. حجرات آن مكعبي يا استوانه ئي شكل بوده، كه داراي هسته بيضوي و سايتوپلازم Basophilic ميباشد. حجرات اين طبقه با هم پيوست نبوده صرف يك قطار را تشكيل ميدهند. در اين طبقه حجرات Melanocytes، Melanblast و Langerhans موجود بوده و حجرات طبقه Basal در پروتوپلازم شان داراي گرانول هاي حاوي ميلانين ميباشد. اين طبقه همواره تشكل نموده و به حجرات طبقه بالاي تحول ميكند و از اينرو بنام طبقه منشاوي يا قاعدوي ياد گرديده اند. اين طبقه حاوي Keratin نوع k5/k14 ميباشد.
2 – طبقه شوكي (Stratum Spinosum) : در بالاي طبقه قاعدوي قرار داشته و از 8-10 طبقه حجرات ساخته شده است. حجرات متذكره كثيرالضلعي يا Polyhedral و Polygonal بوده، داراي هسته مدور و بزرگ ميباشد. حجرات اين طبقه ذريعه پل هاي بين الحجروي با هم ارتباط داشته كه اين پل ها از كنار تونوفبريل هاي بنام Desmosome و Intracellular Cement منشا گرفته است. اين حجرات منظره خارمانند داشته از اينرو بنام Prickle Cell Layer نيز ياد شده است. كه موجوديت Desmosome باعث اين منظره ميگردد.
3 – طبقه حبيبوي (Stratum Granulosum) : در بالاي طبقه شوكي قرار داشته و مركب از 2-5 قطار حجرات هموار يا Fusi Form ميباشد. هسته حجرات آن خاسف بوده، سايتوپلازم حجرات متذكره مملو از تونوفلامنت و Basophilic Keratohyaline Granules ميباشد. كرياتين آن از نوع k5/k14 و k1/k10 ميباشد.
4 – طبقه شفافيه (Stratum Lucidum) : سطحي تر از طبقه حبيبوي بوده، كه يك طبقه نازك و شفاف از حجرات مرده طبقه Epidermis ميباشد. شكل اين حجرات هموار بوده كه در تحت مايكروسكوپ به صورت نيمه شفاف معلوم ميشود. پروتوپلازم اين حجرات داراي ماده بنام Eludin (البوميني كه از Keratohyalin بوجود مي آيد) ميباشد. حجرات متذكره بدون هسته و جلا دار بوده، در كف دست و پا موجود است و در قسمت هاي ديگر جلد كمتر قابل رويت ميباشد. اين طبقه بنام Barrier Layer Of Skin نيز ياد ميشود.
5 – طبقه قرني (Stratum Corneum) : سطحي ترين طبقه اپيدرم بوده، كه به تماس محيط خارج قرار دارد و از چند قطار حجرات بدون هسته و اورگانيل، هموار و تقرني تشكيل شده است. گويا پروتوپلازم اين حجرات كاملآ به كرياتين مبدل گرديده است. اين طبقه در كف دست و پاي ضخيم بوده و در اثر تروما وفشار ميخانيكي ضخيم تر ميشود، اما در لب ها، ناحيه Glans و اجفان بسيار نازك ميباشد. Turn Overاين طبقه 14 روز ميباشد. حجرات لانگرهانس كه نوعي ماكروفاژ هستند و دفاع در برابر عوامل ميكروبي و مواد توكسيك خارجي را به عهده دارند، منحيث سد دفاعي مهم در اين طبقه قرار دارد.
وظيفه اپيدرم: وظايف عمده طبقه اپيدرم عبارتند از:
- محافظه عضويت از عوامل خارجي مانند، مايكرواورگانيزم ها، شعاع UV و مواد كيمياوي.
- تامين بيلانس داخلي عضويت با محيط.
- تركيب ويتامين D
طبقه درم (Dermis)
اين طبقه عامل اصلي استحكام جلد است كه از انساج منظم ساخته شده و داراي كولاجن، فيبر، و ريتكولين بوده، كه عامل خاصيت ارتجاعي جلد به نسبت موجوديت پروتين هاي Elastine و Reticuline و الياف Collagen ميباشد. همچنان در ساختمان طبقه متذكره مواد اساسي چون Proteoglycans و Glycosaminoglycans نيز شامل ميباشد. ضخامت درم در قسمت هاي مختلف متفاوت بوده به طور مثال در حدود 1mm در وجه و 4mm در ناحيه پشت و ران ها ميباشد. كمترين ضخامت آن 0.3mm در قسمت ابرو و قضيب ميباشد.
درم متشكل از سه بخش بوده، كه عبارتند از:
1- Papillary Dermis (درم حبيبوي)
2- Reticular Dermis(درم شبكوي)
3- Peri-adnexal Dermis
كه طبقه Papillary Dermis و Peri-adnexal Dermis بنام Advential Dermis نيز ياد ميشود. طبقه درم داراي مقداري زياد حجرات، الياف و ماده اساسي بدون شكل ميباشد. حجرات بزرگ اين طبقه عبارت از حجرات فبروبلاست بوده، كه در تركيب كولاجن نقش دارند. ماده بدون شكل طبقه درم از سه Glycosaminoglycans ساخته شده است، كه عبارت از Hyalorinic Acid، Chondroitin Sulphateb و Dermatan Sulphate ميباشد.
كولاجن قسمت اعظم از اجزاي طبقه درم را تشكيل داده، كه در حدود 75% وزن جلد را احتوا ميكند. تقريبآ 80-90% فايبرهاي كولاجن از نوع Type-1 Collagen ميباشد. فايبرهاي Elastine تقريبآ 4% وزن مواد پروتيني جلد را تشكيل ميدهد.
در روند پيري ساختمان كولاجن و فيبروالاستين تغير كرده در نتيجه استحكام پوست كاهش پيدا نموده و باعث افزايش چين و چروك در جلد ميشود. در يك مقطع طبقه درم ساختمان هاي ذيل قرار دارند:
· Blood Vessels
· Lymphatic vessels
· Nerve
· Nerve Ending
· Receptors
حجرات طبقه درم: در طبقه درم حجرات ذيل قرار دارند:
Fibroblast, Mononuclear Phogocytes, Lymphocytes, Mast Cells, Langerhans’ Cells
ساختمان هايپودرم (Hypodermis Structure)
اين طبقه بنام Sub Cutaneous Fat نيز ياد ميشود، كه داراي نسج شحمي، اوعيه دموي و لمفاوي ميباشد. طبقه متذكره در قسمت ابرو، چشم و ناحيه تناسلي جنس مذكر وجود ندارد. اين طبقه به وسيله Adipocytes تشكيل گرديده، كه در قسمت هاي سينه، سرين وشكم زياد و در نواحي بيني و عظم قص نازك ميباشد. اين طبقه منحيث عايق حرارت، تبديل كننده هورمون ها و ذخيره Triglycerides عمل ميكند. همچنان اين طبقه جلد را به انساج عضلي ربط ميدهد ونقش مهمي در حفظ و نگهداري اوعيه و Nerve Ending دارد.
وظايف هايپودرم: وظايف عمده هايپودرم قرار ذيل خلاصه ميشود:
- به طور عايق رول دارد.
- در ذخيره كالوري رول دارد.
- در برابر صدمات خارجي محافظه ميكند.
اروا جلد
طبقه درم مسئول تامين اروا و اعصاب متباقي طبقات جلد ميباشد. كه داراي دو شبكه وعائي بوده، كه برعلاوه تغذيه جلد، وظيفه تنظيم حرارت وفشار خون را به عهده دارد. كه اين دو شبكه به شكل سطحي Subpapillary و عميق قرار دارد. اوعيه دموي جلد قابليت اتساع را دارا بوده كه اين حادثه بوسيله عكسه تنبهي نهايات آزاد عصبي بواسطه سردي، ميخانيكي، كيمياوي بوقوع رسيده ميتواند.
سيستم لمفاوي جلد
به امتداد اوعيه دموي سير كرده شبكه سطحي و عميق را ميسازد و از مسافات بين الحجروي اپيدرم و درم شروع ميشود.
عضلات جلد
جلد داراي عضلات بوده، كه عضلات متذكره از جمله عضلات غيرارادي و غيرمخطط ميباشد، كه منحيث عضلات نعوذ دهنده موي ايفاي وظيفه مينمايد ونيز در نواحي چون اطراف نوك پستان و حجرات مانند- Mast Cells, Fibroblast, Monocytes, Macrophage, Dendrocyte و Pericyte ها وجود دارد. علاوتآ اليا ملسا در جدار اوعيه و غدوات عرقيه نيز دريافت ميگردد. عضلات مخطط يا ارادي در جلد وجه دريافت شده كه بنام عضلات Mimetic ياد ميگردد. كه از اثر تقلص آن افاده وجهي صورت ميگيرد.
عصب جلد
عصب جلد قسمتي از دو سيستم بزرگ يعني Somatic Sensory و Autonomic Motors ميباشد. جلد داراي الياف عصبي، نهايات عصبي و جذع عصبي ميباشد. جذع عصبي كه در جلد داخل ميشود، در قسمت هايپودرم Plexus عصبي را ميسازد، كه از آن رشته هاي عصبي متعدد به طبقه درم سير ميكند و Plexus عصبي درم را تشكيل ميدهد. از Plexus عصبي درم و هايپودرم شعبات متعدد به اجربه موي، غدوات دهنيه، غدوات عرقيه، عضلات و اوعيه داده ميشود. الياف عصبي كه از Plexus مربوط منشا ميگيرد، به نهايات عصبي مي انجامد. نهايات عصبي يا به صورت آزاد باقي مانده و يا در يك عضو بخصوص انجام ميپذيرد. اما بيشترين نهايات عصبي به اپيدرم خاتمه يافته و آخذه هاي حسي را ميسازند، كه به جسيمات عصبي تعلق دارند.
سيستم حسي جلد و آخذه هاي حسي جلد
سيستم حسي جلد دربرگيرنده ساختمان هاي ساده تا مغلق ميباشد، بنام آخذه هاي حسي يا Sensory Receptors ياد ميشوند. اين آخذه ها به جسيمات عصبي تعلق دارند. كه جسيمات عصبي متذكره خود ساختمان هاي مغلق و مخصوص ميباشد. آخذه هاي حسي ما را قادر به درك تغيرات كه در وجود ما و محيط و ماحول اطراف ما رخ ميدهد، ميسازد. آخذه هاي حسي شكل تغيريافته Dendrite نيورون هاي حسي اند، كه بيشترشان آخذه هاي ميخانيكي ميباشند. آخذه هاي متذكره نظر به شكل شان بنام هاي Corpuscle يا جسيمات ويا Bulb ياد ميشود.
آخذه هاي حسي جلد به صورت عموم به چهار گروپ تقسيم ميشوند، كه عبارتند از:
1- Pain Receptors (Algesi-receptors or Nocireceptors)
2- Touch Receptors (Tangoreceptors)
3- Thermo Receptors (Temprature Receptors)
4- Pressure Receptors
1 – آخذه هاي درد (Pain Receptors) : دندرايت هاي برهنه موجود در بين اپيدرم مسئول درك درد در جلد ميباشد. آخذه هاي درد موجود در جلد در مقابل محركات ميخانيكي، حرارتي، برقي و كيمياوي از خود عكس العمل نشان ميدهد.
2 – آخذه هاي تماس (Touch Receptors) : نهايات عصبي Basket مانند در اطراف Bulb مو، جسيمات Meissner’s در طبقه درم و Merkel’s discs در طبقه اپيدرم وظيفه حسيت تماس خفيف را به دوش دارد.
3 – آخذه هاي حرارت (Temperature Receptors) : اين آخذه ها وظيفه حسيت گرمي و سردي را به عهده داشته و در طبقه Dermis توضع دارند. اين آخذه ها در وجه و دست ها بيشتر موجود بوده و عبارتند از:
- Krause Corpuscles: كه وظيفه حسيت سردي را به عهده دارد.
- Ruffini Corpuscles: وظيفه حسيت گرما را به عهده دارد.
4 – آخذه هاي فشار(Pressure Receptors): اين آخذه ها وظيفه حسيت فشار را به عهده دارند. آخذه هاي متذكره در طبقه درم و هايپودرم يعني به شكل عميق در جلد توضع داشته و بنام Vater Pancinian Corpuscles نيز ياد ميشوند.
ملحقات جلد (Skin Appendages) : ملحقات جلد عبارتند از:
1- Sweat Glands(غدوات عرقيه)
2- Sebaceous Glands(غدوات دهنيه)
3- Hair(مو)
4- Nails(ناخن)
1 – غدوات عرقيه (Sweat Glands) : دو نوع غدوات عرقيه در جلد موجود است:
A. Eccrine Sweat Glands(غدوات عرقيه كوچك)
B. Apocrine Sweat Glands(غدوات عرقيه بزرگ)
A – Eccrine Sweat Glands: اين غدوات 0.3-0.4mm قطر داشته و از نظر ساختمان داراي جسم و قنات ميباشد. كه جسم آن قسمت افرازي غده بوده و در قسمت هايپودرم وسفلي درم قرار داشته و به صورت يك تيوب معوج به دورهم سير كرده و متشكل از قطار حجرات غدوي و غشاي ميباشد. قنات غدوات عرقيه راسآ از جسم غده شروع و به سطح جلد باز ميشود. غدوات متذكره در تمام سطح جلد منتشر بوده، اما عمدتآ در كف دست ها و پا ها موجود بوده و در ناحيه ابط و مغبني نيز قرار دارند. اما در بستر ناخن، حوافي لب ها، Glans و Prepuce موجود نميباشد.
وظيفه: وظايف غدوات عرقيه Eccrine را چنين ميتوان خلاصه كرد:
- تنظيم حرارت بوسيله سرد نمودن سطح جلد توسط عرق و كاهش حرارت بدن تحت تاثير مركز ناظم حرارت در هايپوتلاموس.
- اطراح فلزات سنگين و ادويه جات
- محافظه جلد از باكتري و ديگر پتوجن ها بوسيله حفظ پوشش اسيدي جلد.
B – Apocrine Sweat Glands: اين غدوات 2-5mm قطر داشته و در وقت بلوغ به صورت تام انكشاف كرده در ناحيه ابط، حليمه ثديه، ناف، اطراف مقعد و ناحيه تناسلي موجود اند. اين غدوات در 3/1 علوي اجربه موي باز ميشود. و در بوجود آمدن بوي بدن (Body Adour) رول دارد. غدوات عرقيه در 24 ساعت در حدود 500-600 ml عرق اطراح ميكند. اما در اثناي كار فزيكي و تمرين مقدار آن به 3-4lit رسيده ميتواند.
عرق يك مايع بيرنگ بوده، داراي 98% آب و 1.2% مواد جامد (مواد عضوي 0.4% و مواد غيرعضوي 0.8%) ميباشد. كه مهمترين مواد جامد آن سوديم كلورايد، سوديم فاسفيت، سوديم باي كاربونيت، كرياتين و مقداري كمي يوريا بوده و امونيا، اسيد يوريك، كرياتينين و اسيدلكتيك به مقدار ناچيز ميباشد.
2 – غدوات دهنيه (Sebaceous Glands)
از نظر موقعيت غدوات دهنيه در درم توضع داشته و قنات آن در 3/1 علوي اجربه موي باز ميشود.قسمت دهانه غده عرقيه در سطح جلد به نام Pilo-Sebaceous Apratus ياد گرديده، كه متشكل از فوليكول مو و Sebaceous gland بوده و در كانال فوليكول مو باز ميشود. اما بعضي از اين غدوات به صورت مستقل در سطح جلد باز ميشوند و به اجربه موي رابطه ندارد، كه اين ها عبارتند از:
- Meibomian Glands(در اجفان يا پلك)
- Mama Glands(در اطراف حليمه ثديه)
- Montgomery Glands(در اطراف آرئول)
- Tyson Glands(در قسمت ختنگاه جنس مذكر) Prepuce
- Smegma Glands(در مجاورت ميزابه گلنس)
- Wax Glands(در قسمت مجراي گوش)
- Fordyce Glands(در قسمت لب)
غدوات دهنيه در زمان بلوغ به رشد اعظمي خود رسيده و افرازات آن عبارت از Sebum ميباشد. كه باعث نرم و ملايم نگهداشتن جلد ميگردد. به صورت عموم اين غدوات در راس، وجه، گوش، صدر و بين دو كتف به مقدار زياد موجود است، اما در كف دست و پاي وجود ندارد.
Sebum مركب از گلايسرايدها، تراي گلايسرايدها، كولسترول، الكول هاي چند قيمته، اسيدهاي شحمي آزاد، Wax، كاربوهايدريت ها و Squalen ميباشد. افراز Sebum در 24 ساعت به 20gr ميرسد.
وظيفه Sebum : سيبوم داراي وظايف ذيل ميباشد:
v نرم و ملايم نگهداشتن جلد
v جلوگيري از ضياع آب از سطح جلد
v محافظه جلد در مقابل اشعه آفتاب و دفع آن
v دارنده پيشقدم Vit-D
v محافظه نسبي در مقابل گزش حشرات
3 – مو (Hair)
مو عبارت از ساختمان تقرني و كرياتيني بوده، كه در تمام سطح جلد به استثناي كف دست ها و پاها، شفتان صغير، وجه داخلي شفتان كبير، حليمه ثديه و نرمه انگشتان دست ها و پاها موجود ميباشد. موها روزانه در حدود 0.3mm رشد مينمايد. به صورت عموم موها به چهار نوع ميباشد:
يكي مو هاي Lanago كه در تمام جلد كم وبيش در زمان جنيني موجود ميباشد و معمولآ قبل از تولد ميريزد. اين مو ها غيرمجوف، كمرنگ و نرم ميباشند.
دوم مو هاي Vellus كه بدون رنگ، باريك و كوتاه بوده و قسمت اعظم جلد اطفال و اشخاص بالغ را ميپوشاند. معمولآ مو هاي ريش در خانم ها و اطفال (غيرنارمل) از اين نوع ميباشد. از نظر جنتيك اين موها به شكل بسيار كوچك رشد كرده كه فوليكول آن ها در قسمت درم موقعيت دارد. موهاي Vellus باريك و نازك بوده و كمتر از 0.03mm قطر دارند.
سوم موهاي Intermediate كه مشخصات و اوصاف موهاي Lanago و Vellus را دارد.
چهارم موهاي Terminal كه عبارت از موهاي ضخيم، صباغي، درشت و طويل بوده، كه شامل موي راس، ريش، ابط و نواحي عانه ميباشد. رشد آن تحت تاثير هورمون ها است. همچنان موهاي كه در داخل مجراي گوش، بيني، ابرو و مژگان به ملاحظه ميرسد، نيز از نوع Terminal ميباشد. فوليكول اين نوع موها در ناحيه Subcutis قرار داشته و درحدود بيشتر از 0.03mm قطر دارند. تعداد موهاي Terminal در زمان تولد در ناحيه راس 100000 ميباشد.
از نظر ساختمان موها متشكل از دو قسمت ميباشد:
الف - ريشه يا (Root): ريشه مو به صورت عميق در داخل جلد موقعيت دارد. نهايت سفلي مو در داخل جلد توسط يك پاكت حجرات Epidermal احاطه شده، كه به نام Hair Follicule يا اجربه موي ياد شده و ذريعه بصله موي يا Hair bulb محاط گرديده است. قسمت سفلي ترين بصله موي بنام حليمه مو يا Hair Papilla ياد شده، كه يك عضو متكثره يا محل تغذي مو ميباشد. در قسمت خارجي حليمه مو Matrix يا بستر مو قرار دارد.
ب – ساقه يا (Hair Shaft): ساقه مو از قسمت ثلث سفلي فوليكول مو به بالا تمادي داشته و در سطح جلد باعث نمايش مو ميگردد.
در يك مقطع اعراضاني اجزا مو از داخل به خارج عبارتند از:
1. Medulla
2. Cortex
3. Hair Cuticle
4. Inner Root Sheath (Cuticle, Huxley’s & Henle’s Layers)
5. Outer Root Sheath
6. Grossary Layer
Grossary Layer
|
Outer Root Sheath
|
Inner Root Sheath (Huxley’s & Henle’s Layer)
|
Hair Cuticle
|
Cortex
|
Medulla
|
بعضا مو ها را از نظر ساختمان به دو Segment تقسيم بندي ميكنند:
1 – Upper Segment : اين قسمت شامل Infandibulum و Isthmus بوده و در بالاي عضله راست كننده مو قرار دارد.
2 – Lower Segment : در پائين عضله راست كننده مو قرار داشته و شامل Bulb و Shaft مو ميباشد.
-
نموي موها: نموي موها به صورت Cyclical بوده، كه Cycle حياتي موها داراي سه صفحه ميباشد، كه عبارتند از:
1. صفحه نموي فعال موها يا Anagen
2. صفحه دوام نموي موها يا Catagen
3. صفحه استرخا مو يا توقف نموي موها يا Telogen
در ناحيه راس در حدود 80-85% موها در صفحه Anagen بوده و در حدود 15-20% موها در صفحه Catagen و Telogen ميباشد. كه صفحه Anagen مدت 5-2 سال و صفحه Catagen چند هفته و صفحه Telogen 3 ماه طول ميكشد. ريزش موي سر به صورت طبيعي روزانه 20 تا 100 عدد حتي بيشتر از آن ميباشد. در نزد خانم ها مو هاي راس تحت تاثير هورمون هاي استروجن و گونادوتروپين نمو ميكند و نزد مردها هورمون تسترون سبب نمو و تقويه موهاي ريش و بروت و سبب كاهش موهاي راس ميگردد. همچنان نزد خانم ها در زمان Menopouse نسبت كم شدن هورمون استروجن و تسلط هورمون Androgen مو هاي راس تقليل يافته و بعضا مو ها در بالاي لب علوي و زنخ شان بوجود مي آيد.
وظايف موها: مو ها داراي وظايف ذيل ميباشد:
· تامين زيباي
· محافظه راس از شعاع مستقيم آفتاب
· حفاظت چشم ها
· كمك در درك محركات حسي
· منع ورد مواد مخرش به انف
4 - ناخن يا Nail
ناخن يك صفحه تقرني يا شاخي نيمه شفاف بوده، كه قسمت ظهري سلامي اخير انگشتان دست ها و پا ها را بسته نموده است و در بالاي بستر ناخن يا Nail Bed توضع دارد. وظيفه ناخن ها محافظه سلامي اخير يا Distal Phalanx در مقابل ضربه ميباشد. ناخن هاي دست در مدت 6-5 ماه و ناخن هاي پا ها در ظرف يك و نيم سال تعويض ميشود. اما اگر ناخن هاي دست با عمليه جراحي كشيده شود، بعد از يك و نيم ماه و ناخن هاي پا بعد از 3 ماه دوباره از بستر ناخن و صفحه ناخن به صورت نازك تشكل ميكند. ناخن ها روزانه در حدود 0.1mm نمو ميكند. بصورت عموم ناخن ها از قسمت هاي ذيل ساخته شده است:
1- Nail Root Or Nail Matrix
2- Nail Bed
3- Nail plate
4- Nail Cuticle Or Eponychium
5- Nail Fold Or Perionychium
6- Hyponychium
1 – Nail Root: ريشه ناخن به حيث Matrix Germinal منشوي نيز شناخته شده است. اين قسمت ناخن در تحت جلد؛ عقب ناخن انگشت و تحت صفحه ناخن قرار داشته و در حدود چند ميلمتر در داخل انگشت توسعه ميابد و بعنوان مبدا ناخن قبول شده است. اين قسمت ناخن كدام ميلانوسيت را احتوا نميكند. كنار Germinal Matrix كه به رنگ سفيد و هلالي شكل به نظر ميرسد، بنام Lanula ياد ميشود.
2 – Nail Bed: بستر ناخن قسمتي از Nail Matrix بوده، كه بنام Sterile Matrix ياد ميشود و از قسمت Lanula الي Hyponychium توسعه يافته است. اين ناحيه متشكل از دو بخش بوده، كه عبارتند از:
Ø قسمت اپيدرمل كه بنام Ventral Matrix ياد ميشود.
Ø قسمت درم كه قسمت تحتاني را ميسازد.
بستر ناخن داراي حجرات ميلانوسيت، فايبرهاي ايلاستيك، حجرات شحمي پراگنده، اوعيه دموي ، اوعيه لمفاوي و اعصاب ميباشد. اين ناحيه فاقد طبقه Subcutaneous Fat ميباشد.
3 – Nail Plate: عبارت از قسمت قابل رويت ناخن به رنگ سرخ كمرنگ بوده كه در بالاي بستر ناخن قرار دارد. و از سه طرف بوسيله Nail Fold احاطه گرديده است. اين قسمت از طبقه عرضاني ساخته شده، كه عبارتند از :
- Dorsal Lamina كه يك طبقه نازك ميباشد.
- Intermediate Lamina كه يك طبقه ضخيم ميباشد.
- Ventral Lamina كه از ناحيه Nail bed منشا ميگيرد.
4 – Eponychium: به نام Nail Cuticle نيز ياد شده كه در بين جلد انگشت و Nail Plate قرار داشته و اين ساختمان ها را باهم نگهميدارد. همچنان محل اتصال هر دو سطح اپيتيلي Nail Fold ميباشد و نيز يك مانع ضد آب را ميسازد.
5 – Perionychium: كه به نام Nail Fold و يا Perionychail Edge نيز ياد شده، عبارت از جلدي است كه كنار هاي Nail Plate را از دو طر ف پوشانيده است. اين قسمت داراي دو سطح اپيتيلي ميباشد. كه بنام هاي Dorsal Proximal Nail Fold و Ventral Proximal Nail Fold ياد ميشود. زمين Nail Fold داراي تعداد زيادي اوعيه شعريه ميباشد.
6 – Hyponychium: Hyponychium يا ضخيم شده گي اپيدرم زير انتهاي ناخن ها يك ساحه بين Nail Plate و سرانگشت ميباشد. كه محل اتصال سه كنار آزاد ناخن و جلد سرانگشت ميباشد و منحيث يك مانع ضد آب عمل ميكند.
وظايف ناخن ها: ناخن ها داراي وظايف ذيل ميباشد:
· محافظت بند هاي نهايي انگشتان
· تامين زيبايي
· درك محركات حسي
· خارندن جلد در صورت ضرورت
· كمك در نگهداشتن اشياي بسيار خورد به وسيله سرانگشتان
صباغ جلد
صباغ جلد يا رنگ طبيعي جلد انسان متشكل از ميلانين، موجوديت اوعيه جلد و صباغات صفراوي ميباشد. ميلانين اساسا از Tyrosine بعد از تعاملات بيوشيميك يا Melanogenesis توليد ميشود. ميلانين كه توليد ميگردد، در ميلانوزوم ها تراكم نموده و هم مقداري از آن در حجرات Basal نفوذ مينمايد و برعلاوه ذريعه Melanphores و Melanophages در طبقه درم انتقال ميابد. عمليه Melanogenesis ذريعه شعاع آفتاب مخصوصآ شعاع ماوراي بنفش يا Ultraviolet، X-ray و ادويه Photosensitizer تسريع ميگردد. Ascorbic Acid سبب كند شدن وتيره Melanogenesis شده، اما از اثر تنبه M.S.H يا Melanin Stimulating Hormone غده نخاميه وتيره Melanogenesis تحريك و تقويه ميگردد.

با عرض سلام و ادب خدمت داکتر صاحب محمد صبور صابر تقدیم است. واقعآ معلومات بسیار واضع دلچسب را درج کردیده اید جهان سپاس از شما
ReplyDeleteﻳﻚ ﺟﻬﺎﻥ ﺳﭙﺎﺱ اﺯ ﻣﻌﻠﻭﻣﺎﺕ ﻣﻔﻴﺪ ﺗﺎﻥ ﺩاﻛﺘﺮ ﺻاﺣﺐ ﻣﺤﺘﺮﻡ
ReplyDelete